آنها بلد نیستند فلوت بزنند
تاریخ : سه شنبه 17 آبان 1390
نویسنده : Oda Pardeks

آنها بلد نیستند فلوت بزنند

آنها بلد نیستند فلوت بزنند
کتاب  > مرور  - پگاه شفتی:
مارتین پبل می‌توانست پسر شادی باشد، مثل خیلی از بچه های دیگر. اما متأسفانه در شرایطی سرخ می‌شد و در شرایطی دیگر نه. وقتی باید سرخ می‌شد، نمی‌شد و وقتی نباید، سرخ می‌شد.

این سرآغاز ماجراهای «مارتین پبل»، پسری است که «ژان ژاک سامپه»، تصویرگر و نویسنده فرانسوی آن را خلق کرده است. این تصویرگر و نویسنده برجسته فرانسوی، 17 اوت 1932 در «بوردو»، شهری در جنوب غربی فرانسه زاده شد.

سامپه هم مثل خیلی از مشاهیر با استعداد دنیا، در مدرسه دانش‌­آموز درس‌خوان و منظمی نبود و خیلی زود از مدرسه اخراجش کردند.

او به دنبال یک حرفه جدید، در امتحانات ورودی کارمندان پست، بانک و راه ­آهن رد شد. حالا سامپه مجبور بود از صبح تا عصر خانه به خانه در بزند و پودر دندان بفروشد. گاهی هم نوشیدنی به در خانه‌­ها برساند.هفته‌نامه همشهری دوچرخه شماره 620

سامپه در این باره می‌گوید: «قبل از این­‌که طراحی را شروع کنم، دست به خیلی کارها زدم، اما هیچ‌­کدام­شان دوام نداشت. سعی کردم در یک بانک مشغول به کارشوم، در اداره پلیس، حتی مدتی کارمند تأمین اجتماعی بودم، اما همه‌­شان مرا اخراج کردند. 

این‌جا بود که تصمیم گرفتم طراح شوم. بالاخره باید یک کاری می‌­کردم و خب طراحی تنها انتخاب من بود. انتخاب ­های قبلی مأیوسم کرده بودند.»

سامپه در نهایت وارد ارتش شد و همان‌جا بود که بیشتر اوقاتش صرف طراحی می ­شد. به قول خودش: «ارتش تنها جایی بود که هم به من شغل داد و هم جایی برای خواب.»

سامپه ساعت­‌های طولانی از وقتش را در ارتش صرف نگهبانی می­‌کرد و در این ساعات کشدار غرق در تنهایی مشغول طراحی می‌‌شد. طراحی ذهن او را به هیجان می‌­آورد و اوقات کسالت‌­بار نگهبانی را برایش لذت‌بخش می­‌کرد. بعد از این­‌که از ارتش مرخص شد، به پاریس نقل مکان کرد و کار با «رنه گوسینی»، نویسنده و طراح مشهور فرانسوی را آغاز کرد. گوسینی خالق داستان‌های جذاب «لوک خوش شانس» بود و سامپه در طراحی شخصیت بانمک بوشوگ و دالتون­‌ها کمک زیادی به او کرد.

حاصل همکاری این دو هنرمند خوش‌ذوق مجموعه داستان­‌های کمیک«نیکلا کوچولو» بود که در سال 1950 منتشر شد.

هفته‌نامه همشهری دوچرخه شماره 620

نیکلا و هم­‌کلاسی‌هایش برای گروه سنی کودک و نوجوان طراحی شده بودند، اما ماجراهای نیکلا آن­‌قدر جذاب بود که حتی بزرگ‌­سالان هم از خواندنش لذت می‌­بردند.

این مجموعه جذاب که پر از تصویرگری­‌های بامزه و دوست­ داشتنی سامپه هستند، در ایران توسط انتشارات هرمس(کیمیا) منتشر شده­‌اند.

بالاخره سامپه به جمع طراحان کمیک استریپ فرانسوی پیوست. کمیک استریپ همیشه مورد علاقه فرانسوی ­ها بوده و هست و سامپه خیلی زود توانست خودش را در این زمینه نشان دهد.

علاوه بر این او کاریکاتورهایی رنگی و بدون شرح می­‌کشید و بدون این­‌که کلمه‌­ای به این کاریکاتورها اضافه کند منظورش را فقط با نقاشی می‌رساند. این کاریکاتورها گاهی روی جلد نشریات تراز اول امریکا و اروپا نقش می‌بستند.

بعضی‌ها می‌گفتند سامپه در یک صفحه کوچک کاریکاتورهایی می‌­کشد که یک داستان زیبا در دل خود دارند.

در سال 1952 سامپه برنده جایزه شد. این جایزه هرساله به طراحان آماتوری اهدا می‌­شد که تازه می‌خواستند کار حرفه‌­ای خود را شروع کنند.

کاریکاتورها و طرح­‌های خلاقانه سامپه تا سال­‌ها روی جلد نشریه «نیویورکر» چاپ می­‌شد و بخش کمیک استریپ هفته نامه «لومَچ» مدتی طولانی توسط سامپه طراحی و اجرا می‌­شد.

اما شهرت سامپه زمانی به اوج رسید که نشریه «پیلوت» ماجراهای «نیکلاکوچولو» را چاپ کرد. این نشریه که بیشتر صفحه‌­هایش پر از کارتون و کمیک استریپ بود، نقش بسیاری در مطرح کردن هنرمندان کاریکاتوریست آن زمان داشت.

هفته‌نامه همشهری دوچرخه شماره 620

«نیکلا کوچولو» انقلابی در ادبیات کودک آن دوره به وجود آورد. نیکلا کودکی بود که ماجراهایش نه تنها برای کودکان جذاب و دوست‌داشتنی بود، بلکه بزرگ‌ترها را هم به دنیای ساده و پر از شیطنت کودکی می‌­برد.

با این­‌که بیشتر این طرح‌­ها خنده‌دار بودند سامپه معتقد است:

«من به هیچ عنوان در طرح­‌هایم کسی یا چیزی را مسخره نمی‌­کنم. اصلاً چه‌طور می‌‌توانم این کار را بکنم، وقتی خودم را در طرح‌هایم بازمی­‌یابم؟!»

اما ذهن سامپه به سؤال­‌های ساده جواب­‌های خنده‌­دار می‌دهد: خیلی از شخصیت­‌های طراحی شده توسط این کاریکاتوریست در حال نواختن ساکسیفون هستند. سامپه می‌‌گوید:

«خب معلوم است که چرا ساکسیفون می‌زنند! خیلی ساده است، چون بلد نیستند فلوت بزنند!» عشق به موسیقی همیشه در قلب سامپه بود:

« همیشه دلم می­‌خواست موسیقی‌دان شوم، اما وقتی دیدم موسیقی‌دان­‌ها چه زندگی سختی دارند، از این کار منصرف شدم.»

سامپه اما با دنیای مدرن میانه خوبی ندارد. مثلاً اگر قرار باشد که همین الان یک کامپیوتر را بکشد، کامپیوتری خواهد کشید که سال‌‌هاست از رده خارج شده است.

خودش می­‌گوید: «عاشق اینم که صحنه­‌هایی از خیابان بکشم.

اما وقتی نوبت به کشیدن ماشین‌‌ها می‌­رسد، ماشین‌های مدل عهد بوق را می‌­کشم. از این­‌که ماشین‌های امروزی را بکشم متنفرم. آن­ها خیلی سریع و خیلی کارآمد هستند، اما جذابیت ندارند.

برای من دنیای مدرن فاقد جذابیت است. نمی‌‌خواهم بگویم همه‌چیز در گذشته بهتر از حال بوده، چون این‌طور نبوده.

هفته‌نامه همشهری دوچرخه شماره 620

اما می‌­شود گفت بهتر به­‌نظر می‌رسیده، یا دست­‌کم در نظر من جذاب­‌تر است.» در طرح­‌های ساده و دوست‌داشتنی سامپه خبری از جنگ و جرم و جنایت نیست.

سامپه بیشتروقت‌‌ها نیمه روشن زندگی را نقاشی می­‌کند.

شاید به همین دلیل است که نقاشی­‌های سامپه زمان و مکان ندارند و هرکسی در هر کجای دنیا می‌تواند آن­ها را ببیند و بخندد و به مفهومشان پی ببرد. سامپه بیشتر دوران زندگی‌اش را در پاریس گذرانده و حالا در یک آپارتمان در محله مون‌پارناس پاریس زندگی می­‌کند؛ جایی که طراحی­‌ها و کاریکاتورهای رنگارنگش در قاب ­هایی ساده به دیوار تکیه داده‌­اند و منتظر برگزاری نمایشگاهی جدید در یک جای جدید هستند.

در ایران کتاب­‌های فراوانی از سامپه ترجمه و چاپ شده، اما «مارتین پبل» یکی از خواندنی­‌ترین آن­هاست.

مارتین پبل پسری است که به­‌خاطر مسائلی بی‌­خود صورتش سرخ می­‌شود. این مسئله او را آزار می­‌دهد.تا این‌که با «رودی راکت» آشنا می­‌شود.

رودی هم به خاطر مسائلی کم اهمیت عطسه می‌کند.

همین باعث می­‌شود تا بین مارتین و رودی یک دوستی عمیق شکل بگیرد.

«اوقات خوش» هم کتاب دیگری از سامپه‌ است که مجموعه‌ای از کاریکاتورهای اوست.

این دو کتاب را فاطمه کاوندی ترجمه کرده و نشر نظر(تلفن:88828903) منتشر کرده است.




|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
موضوعات مرتبط: , ,
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آخرین مطالب

/
به وبلاگ من خوش آمدید